حمزۀ اصفهانی نامآن را از یونانی به فارسی ترجمه کرده و "ستاره یاب" گذارده است. به وسیلۀاسطرلاب، محاسبات بسیاری مانند تعیین مدت زمان گذشته از روز یا شب را نیز می توانانجام داد.
اجزا و قسمتهای تشکیل دهندۀ اسطرلاب
این ابزار ( کهرایج ترین نوع آن، اسطرلاب مسطح و موردبحث این مقاله است ) شامل پشت، شکم و قسمتهای مجزایی است که از طریق یک محور مرکزیبه یکدیگر متصل می شوند. در پشت و روی اسطرلاب، صورتها و خطوطی وجود دارد که هریک به نامی خوانده می شود. اجزای اصلیاسطرلاب مدور هستند؛ و این جز زایدۀ موسوم به "کرسی" است که به "حجره" (یا قاب اسطرلاب که صفایح در آن قرار می گیرند) متصل است. در وسط کرسی، سوراخی برایعبور یک حلقه (عروه) و آویزان کردن اسطرلاب تعبیه می شود. در مرکز حجره (ام) روزنهای به نام سوراخ "قطب" وجود دارد که در آن محوری (به نام قطب یا وتد)جای می گیرد و به وسیلۀ آن اجزای اسطرلاب به یکدیگر متصل می شوند. برای جلوگیری ازجدا شدن این اجزاء ، سوراخ دیگری نیز در خود محور تعبیه شده است و شیء میخ مانندیهم، که سر آن به شکل سر یک اسب (به نام "فرس" یا" اسبک" است، براینگهداری اجزای مذکور در آن قرار داده شده است. در زیر اسبک ، حلقۀ واشر مانندکوچکی جای دارد که آن را در قسمت فوقانی" عنکبوت" نگه می دارد و"فلس" یا "پشیز" خوانده می شود. زیر اسبک ، قطعۀ بلند خط کش مانندیبه نام " عضاده" قرار دارد که به تبعیت از قطب می چرخد؛ نوک دو سر عضادهبه صورت شاخصهای نوک تیزی است که به " مریهای عضاده" موسوم است. بهفاصلۀ اندکی از مریها ( و روی عضاده) ، دو قطعۀ چهار گوش کوچک به نام"خشتک" نصب می شود و بر هر یک از این دو ، سوراخ کوچکی (موسوم به"سوراخ شعاع" یا "سوراخ دید" یا "هدفه") تعبیه شدهاست. اکنون به شرح طرف دیگر اسطرلاب ، یعنی صفحه ای که روی آن را تشکیل می دهد،خواهیم پرداخت. محیط این صفحه، که حجره نامیده می شود ، دیوارۀ باریکی را در بر میگیردکه محل استقرار "صحیفه " های (صفایح) اسطرلاب است و خود این دیوارهدر حقیقت باعث تثبیت صفایح خواهد بود.در بخش فوقانی صفحات مذکور، صفحۀ مدور و مشبکدیگری به نام "عنکبوت" یا "شبکه"قرار گرفته که روی محیط آن،اسامی دوازده برج فلکی حک شده است. این محیط مدور، همان "منطقةالبروج"است. در برابر برج جدی نیز زایدۀ (شاخص) نوک تیزی وجود دارد که آن را"مری مطلق"(بدون اضافه کردن صفتی) می نامند و زمانی که عنکبوت رابگردانند، این مری همیشه با مری حجره مماس است.
در اطراف منطقة البروج زوایدنوک تیزدیگری نیز تعبیه، و اسامی کواکب ثابت بر آنها نوشته می شود که به"مریهای کواکب"(نشان دهنده های کواکب) موسوم اند.
هنگامی که اسبک را از قطبخارج سازیم، عنکبوت و صفایح زیرین آن ، به گونه ای از هم جدا می شوند که می تواناز منحنیها و اطلاعات موجود در هر دو روی هر یک از این صحیفه ها استفاده کرد و عرضهر شهر یا سرزمینی را یافت.
با توجه به این مطالب بالا،می توان چنین نتیجه گرفت که اجزای اسطرلاب به دو دستۀ عمده تقسیم می شوند؛ نخستاعضای کلی که به عضو دیگری متصل نیستند (مانند ام)، دوم اعضای جزئی که به عضوهایدیگر متصل اند(نظیر کرسی).
اعضای کلی، هفت قسم اند که به"هفت اندام اسطرلاب" با نام های زیر مشهورند: حجره ، عضاده ، صفایح ،عنکبوت ، فرس ، فلس ، و قطب.
از اعضای جزئی نیز یکی "مدیر"(گرداننده) یا برآمدگی کوچکیدر کنار عنکبوت است که به وسیلۀ آن عنکبوت را می چرخانند و دیگری، ممسکه(نگاهدارنده) یا زبانۀ کوچکی است که اغلب در کنار حجره (ام) جای می گیرد و متداول استکه بریدگی مختصری را بر لبۀ صفایح ایجاد می کنند تا زبانۀ مذکور در آن قرار گیرد ومانع حرکت صحیفه ها شود.
وصف خطهای اسطرلاب:
چنان که اسطرلاب را طوری دردست گیریم که پشت آن در مقابل چشمان ما و کرسی در زیر قرار گیرد، قطری را که ازراست به طرف چپ امتداد دارد، "خط افقی" یا "خط مشرق-مغرب"گویند. ربع دایرۀ فوقانی خط مشرق- مغرب را که در طرف چپ راصد قرار میگیرد،" ربع ارتفاع" نامند. سپس آن را به 90 قسمت مساوی (90 درجه) تقسیممی کنند و این تقسیمات را "اجزای ارتفاع"می خوانند، آنگاه ابتدای آنهارا که از سمت چپ خط افقی شروع می گردد، با حروف ابجد از عدد پنج آغاز و با افزودنمضارب این عدد ( تا 90 درجه) ، شمارۀ درجات به ترتیب به دست می آید، تا اینکهآخرین درجه (یعنی عدد 90) در مقابل خط وسط کرسی قرار می یرد. ربع دایرۀ مقابل ربعارتفاع، یعنی ربع دایرۀ دست راست راصد را که در زیر خط مشرق- مغرب قرار دارد،" ربع ظل"می نامند و آن را به 90 درجه تقسیم می کنند و این خطوط تقسیمرا "انگشتان سایه " می گویند.
شرح خطوط روی صحیفه ها
در زیر عنکبوت چنانکه اشارهشد، چند صحیفه قرار دارد که بر روی هر دو روی هر یک از آنها منحنیهایی به ترتیبزیر حک شده است:
سه دایرۀ متحدالمرکز بر هرصفیحه به صورتی رسم شده است که دایرۀ بزرگتر را "مدار رأس الجدی"، دایرۀکوچکتر را "مدار رأس السرطان"و دایرۀ وسطی را " مدار حمل و میزان "(مداراعتدال) می نامند. دو قطر عمود بر هم، سطح هر صفیحه را به چهار قسمت مساوی تقسیمکرده اند که قطر افقی، همان خط مشرق- مغرب است. از مرکز دایره به طرف راست را "خطمغرب" و از این مرکز به سمت چپ را"خط مشرق" خوانند.
نصف قطر دوم را، که از مرکزبه طرف کرسی امتداد دارد، خط وسط السماء " یا " خط نصف النهار"ونیمۀ دیگر را، که از مرکز به سمت زیر خط مشرق- مغرب قرار می گیرد، "وتدالارض" یا " نصف اللیل "می نامند.
افق، قوسی است که از دو نقطۀمحل تقاطع خط مشرق- مغرب با مدار حمل عبور می کند. دوایر موازی با افق را "مقنطرات" گویند که خود آنها به وسیلۀ خط نصف النهار مبدأ به دو بخش "مقنطرات شرقی" و "مقنطراتغربی" تقسیم می شوند. افق نیز به وسیلۀ خط نصف النهار، به دو قسمت "افقشرقی " و "افق غربی" بخش می گردد. در وسط کوچکترین مقنطره، نقطه ایهست که بر آن حرف ص دیده می شود ونامش" سمت السرطان" است و خطهای " ساعات معوجه" آن ،در زیرافق- بین مدار رأس السرطان و مدار رأس الجدی – کشیدهشده و میان هر دو خط، عدد مربوط به آن از خط مغرب به طرف مشرق ، و از شمارۀ یک تا12 نوشته شده است.